جستجو
-
۱تصویر
نامه
درباره اختلاف نویسنده با حاجی خان یاور در خصوص مسائل ملکی در قریه قراسقال و علی آباد؛ شکایت از وی در خصوص ندادن طلب دختر مهدی بیگ از ملک قراسقال و مراجعه مهدی بیگ برای گرفتن طلب از نویسنده که ملک را مدتی پیش خریده بوده است؛ پشیمانی از خرید ملک به قیمت گزاف برای کمک به حاجی خان، ولی او وجه طلب را نداده و حالا این موضوع برای او دردسر شده است؛ نویسنده از سرکار والا خواسته آدم فرستاده او را پیدا کرده و طلب دختر مهدی بیگ را از او بگیرند؛ و سایر اختلافات مالی و ملکی.
-
۱تصویر
عریضه به نزهت الدوله
عریضه عبدالله قزاق ساکن قریه سفیدان به نزهت الدوله درباره خیانت حسن سلطان که غله دهات را که قرار بوده به رعایا بدهد به آن ها نداده و اظهاراتش درباره سرقت از غله انبار خلاف و دروغ بوده، و سیصد بند یونجه از قریه دیگر آورده به تایه و یونجه خودش اضافه کرده و خدا را شاهد گرفته که حسن یاور درصدد تضییع مال و پایمال کردن رعیت و ارباب است و اینکه در موقع مساعد هم از هر نفر ده شاهی رشوه میگیرد. عبدالله در انتها از خانم نزهت الدوله درخواست مبلغ سی تومان قرض میکند که شش ماه بعد با مرابحه پرداخت کند.
-
۲تصویر
نامه به عمید لشکر
[احتمالا از منتصر لشکر به عمید لشکر]؛ درباره خواندن نامه مخاطب که خطاب به مشهدی محمد آقا نوشته بوده و اظهار مسرت از سلامتی او؛ لباس سلام در ۲۵ ماه رجب فرستاده شده؛ درخواست نوشتن نامه به صورت هفتگی؛ اخباری درباره معتمدالسلطان علینقی خان سرهنگ و اینکه به او منصب سرتیپ فوج ناصری داده شده؛ گرفتن طلب و تنخواه و خبر رساندن به سطوة السلطنه؛ درباره بیست و پنج تومان متعلق به شاهزاده دارا؛ رسیدن نور چشم زهرا سلطان به تبریز و سلامتی وی؛ میرزا ابوترابخان مشغول درس و مشق و یاد گرفتن قرآن است و نویسنده از او در این خصوص مراقبت می کند؛ درخواست پول برای خریدن لباس برای زهرا سلطان و سایر نور چشمان، کلیچه و...